عصری اومدم توی اتاقِ بی بی، دیدم نشسته روی تختش چهارقد سیاه شو پوشیده. فرق وسط قشنگشو هم کرده بود زیر چهارقد، گفتم:آنِی جان (١) فرق کردی نه؟! گفت اَی توبه (٢) آنِی خوب فردا اول ماه حرومه. گفتم ماشالا همه چی بهت میاد. تا کی می پوشی؟ گفت ٢ ماه… خوب چرا ٢ماه؟!… خُب برَّم (٣) اربعین یه پاش تو سفره!
ده روز محرم شاه رستم یه حس و حال دیگه ای داره جدیدنا از سه ماه قبلش جوونا، گشتن نسخه های قدیمی تعزیه رو پیدا کردن و با هم تمرین میکنن، بعضیا جای باباشون نقش بازی میکنن مثل وحید که جای مش ماشالله خدا بیامرز شمرُ میخونه. سه روز آخر دهه شاه رستم شلوغه حسابی، همه اومدن از شهر. عَلَم میبندن، مشت علیرضا یه تنه قُرص و محکم حملش میکنه. توی همه ی کوچه ها میرن و زنجیر میزنن. تاسوعای امسال همه داشتن زنجیر میزدن که صدای بلندگوی مسجد بلند شد… شیخ ابراهیم… ملت… دخیل امان (۴) هر چی دستتونِ بزارید زمین بریم ارژنک(۵) ، بَرهج، (۶) کوه آتیش گرفته! ماشالا جوونا، هر کی دلش با امام حسینِ خودشو برسونِ که خبر دادن آتیش داره بزرگ میشه. ظرف ده دقیقه ٢٠ نفر با بیل خودشونو رسوندن اونجا. بَرهَج مال شاه رستم نیست جزء ابوتربه (٧) هست ولی دَم بچه شاه رستمیا گرم اگه نبودن آتیش همه جا رو گرفته بود. منم باهاشون رفتم و خلاصه به هر بدبختی بود خاموشش کردیم.
محرما همه از ته دل به هم کمک میدن. اصلا این اتحاد شاه رستمیا تو هر مراسمی، عروسی، عزا مثال زدنیه دیگه فک کنم هر کی ما رو بشناسه اینو میدونه.
ظهر عاشورا هیئت میره قبرستون پیش شیخ تا عَلَم رو ببرن بزارن رو اجاق امام حسین تا هرکی خواست بیاد برای خودش از عَلَم نارنگی(۸) بِبُرّه و پیش خودش نگه داره. تو راه موتور برق خراب شد سه سوته بچه شاه رستمیا که مکانیک هستن درستش کردن، زن و بچه ها موازی با راه از توی باغ هیئت رو همراهی میکنن نوحه ها بیشتر محلی است.
این بود گزارشی از محرم امسال.
اربعین را به همه مسلمانان تسلیت عرض می کنم.
١.مادربزرگ(ریشه ترکی)
٢.واژه ای برای بیان تعجب و توصیف مسلم بودن یک چیز.مانند.ای بابا!
٣.واژه ای مرسوم بین مسن ها خطاب به کوچکتر ها،عزیزم
۴.وقتی بر کاری تاکید دارند این واژه را به کار می برند.
۵.دشتی زیبا واقع در شاه رستم
۶.نام یک منطقه در دشت ارژنک
٧.روستای همسایه شاه رستم
٨.پارچه سبز رنگ که برای شُگون نگه میدارند
متن از alikazemi_68@
عکس از mahmoodabedi064@
