اهالی

این داستان: فاطی عمه گلی

مادرزاد کم شنوا و بی زبان است. به مادرش عمه گلی می گفتند و خودش هم در روستا معروف به فاطیِ عمه گلی شده. یکی از کوهنوردهای خبره روستاست! مادرش که مثل خودش کم شنوا بود، تنها کسی بود که می توانست به راحتی همکلامش باشد. می گویند  بعد از فوتِ عمه گلی خیلی غصه خورده و به زحمت توانسته خودش را جمع و جور کند.

فاطیِ عمه گلی حالا تنها زندگی می کند. می رود گیاهان کوهی را جمع می کند و با فروش همانها زندگی سوت و کورش را می چرخاند. مهمان نواز است و با رویِ گشاده پذیرای غریبه هایی چون ما…. ساعتی را در خانه کوچک و باصفایش بودیم. قصه زندگی اش را برایمان با زبانِ بی زبانی تعریف کرد…🍃

 

 

ویدیو ،متن ،تدوین:مولود عزیزی  @_moloudazizi_

به اشتراک بزارید